معماری(Architecture) فرایند و هم چنین محصول فرایند برنامهریزی، طراحی و ساخت ساختمانها و دیگر سازهها میباشد. کارهای معماری که به شکل ساختمان بروز میکنند، معمولاً به عنوان نمادهای فرهنگی و کارهای هنری شناخته میشوند. تمدنهای باستانی معمولاً توسط بقایای معماری و دستاوردهایشان شناخته میشوند.
تاریخچه معماری
پیدایش و معماری بومی
خانه سازی در ابتدا در اثر تعامل بین نیازهای انسان و ابزارهای در دسترس او شکل گرفت. با رشد فرهنگها و دانش انسان، خانه سازی یک پیشه شد، و «معماری» نام رسمی و مورد احترام این پیشه گردید.
آنچه امروز معماری بومی خوانده میشود، همچنان در اکثر نقاط جهان ادامه دارد. در حقیقت معماری بومی همان معماری است که مردم اکثر روزها در اطراف خود میبینند.
یک معماری بومی در نروژ که خانه ای ساخته شده از چوب با ارتفاعی از سطح زمین میباشد.
خانه ای در لسوتو، که از سنگهای رودخانه ای ساخته شدهاست.

کلبه یوگا در ایرلند
معماری باستانی
در بسیاری از تمدنهای باستانی مانند مصر و بینالنهرین، معماری و شهرسازی انعکاس تعامل مداوم مفاهیم الهی و ماوراء طبیعی بودهاست و بسیاری از فرهنگهای باستانی به معماری متوسل میشدند تا به صورت نمادین قدرت سیاسی حاکم، نخبگان حاکم یا دولت خود را به نمایش بگذارند.
معماری و شهرگرایی در تمدنهای باستانی همچون یونان و روم، به جای ایدههای مذهبی و یا تجربی از ایدههای مدنی شکل گرفت و در نتیجه ساختمانهای جدید ظهور کردند. «سبکهای» معماری به شکل شیوههای کلاسیک توسعه یافتند. معماری رومی تحت تأثیر معماری یونانی قرار گرفته و بسیاری از اجزای معماری یونانی در ساختمانهای رومی به کار رفته است.
بقایای تخت جمشید در شیراز، ایران
پاتنون در شهر آتن، یونان.

اهرام الجیزه در مصر.
قنات رومی در اسپانیا
معماری آسیایی
معماری نقاط مختلف آسیا در مسیری جدای از مسیر اروپا توسعه یافت؛ معماری بودایی، هندویی و سیکی هر کدام ویژگیهای منحصربفرد خود را دارند. به ویژه معماری بودایی، تنوع منطقه ای بسیار خوبی از خود نشان میدهد. در بسیاری از کشورهای آسیایی با مذاهب پانتزیستی، معماری به سمت بهبود چشمانداز طبیعی گرایش زیادی داشتهاست.

معبد کینکاکوجی در کیوتو، ژاپن
سقف معبد دلوارا، هند
معماری اسلامی
معماری اسلامی در قرن هفتم میلادی شروع شد، و از اشکال معماری خاورمیانه باستان و بیزانس بهره برد و ویژگیهایی را که نیازهای اسلام و جامعه بود توسعه داد. نمونه هایی از معماری اسلامی را می توان در سراسر خاورمیانه، ایران، ترکیه، آفریقای شمالی، هند، و قسمت هایی از اروپا شامل اسپانیا، آلبانی و بالکان یافت.

مسجد شاه در اصفهان، ایران

الحمرا در گرانادا، اسپانیا

تاج محل در آگره، هند
قرون وسطی
در قرون وسطی در اروپا، اصناف معماری برای ساماندهی معاملات شکل گرفتند و قراردادهای کتبی آنها به ویژه در رابطه با ساختمانهای کلیسایی هنوز باقی ماندهاست. نقش معمار معمولاً با نقش استاد بنا یکی بود.
عمده پیمانهای معماری مربوط به ساختمانهای صومعهها و کلیساها بود. از سده ۹ میلادی به بعد، حرکت روحانیون و تجار باعث گسترش دانش معماری در سراسر اروپا شد، و در نتیجه آن سبکهای پان-اروپایی رمانسک و گوتیک شکل گرفت.
اوخر قرون وسطی شاهد ظهور معماری عثمانی بود، که در سرتاسر امپراتوری عثمانی از آنتولی تا بالکان و اروپای مرکزی تا فراتر از سواحل دریای سیاه گسترش یافت. تقریباً تمام آثار معماری عثمانیها در مناطقی که نهایتاً در آنجا شکست داده شدند و مجبور به خروج شدند از بین برده شدند.
برج لندن در انگلستان

مسجد سلطان احمد در استانبول
استاری موست متعلق به قرن ۱۶ میلادی. پل دوره عثمانی
مدرنیسم (معماری مدرن)
در حدود آغاز قرن بیستم، نارضایتی عمومی از تأکید بر معماری احیاگر و جزئیات بسیار، باعث ایجاد بسیاری از خطوط فکری جدید شد که به عنوان پیشروهای معماری مدرن شناخته میشوند. انجمن معماری و هنر آلمان به نام Deutscher Werkbund که در سال ۱۹۰۷ تأسیس شد، یکی از پیشروهای تأثیر گذار بر معماری نوین میباشد که با هدف ساخت اشیای با کیفیت تر ماشینساز تأسیس شد. ظهور حرفه «طراحی صنعتی» معمولاً از اینجا در نظر گرفته میشود.
زمانی که مدرنیسم در معماری شکل گرفت، این کار یک حرکت آوانگارد با زیرلایههای زیبایی شناختی، اخلاقی، فلسفه ای محسوب میشد. بلافاصله پس از جنگ جهانی اول، معماران پیشگام مدرن به دنبال ایجاد سبکی کاملاً جدید و مناسب برای نظم اجتماعی و اقتصادی جدید پس از جنگ بودند که بر تأمین نیازهای طبقات متوسط و کارگر متمرکز بود.
معمارانی مانند میس فن در روهه، فیلیپ جانسون و مارسل برور تلاش میکردند تا زیبایی را بر اساس ویژگیهای ذاتی مواد ساختمانی و روشهای مدرن ساخت خلق کنند و از اشکال هندسی ساده و سنتی، و روشهای جدیدی که انقلاب صنعتی فراهم کرده بود استفاده میکردند، از جمله سازههای فولادی، که باعث شکلگیری برجهای بلندمرتبه شد. توسعه و ساخت طرح سازه لوله ای توسط فضل الرحمان خان در ساخت ساختمانهای بلندمرتبه یک دستاورد فنی محسوب میشود.
ساختمان مدرسه باوهاوس در دسائو آلمان

موزه گوگنهایم نیویورک، آمریکا

کلیسای جامع برازیلیا، برزیل
برج ویلیس در شیکاگو، آمریکا
معماری معاصر
از دهه ۱۹۸۰ به بعد که پیچیدگی ساختمانها در زمینههای مختلفی از قبیل سیستمهای سازه ای، انرژی و فناوری افزایش یافتهاست، شاخه معماری به بخشهای مختلفی تقسیم شدهاست. امروزه دیگر سازههای بزرگ نمیتوانند فقط توسط یک شخص خلق شوند بلکه افراد زیادی در طراحی آن نقش دارند. مدرنیسم و پست-مدرنیسم توسط افرادی در تخصص معماری مورد نقد قرار گرفتهاند، با این نگرش که معماری موفق اهداف فردی زیبایی شناختی، فلسفی یا شخصی نیست، بلکه هدف آن باید برطرف کردن نیازهای روزانه افراد باشد و باید از فناوری برای بهبود شرایط زندگی در آن استفاده گردد.
ساختمان پایدار تبدیل به یک مفهوم همه گیر شدهاست و تأثیر عمیقی بر معماری گذاشتهاست. بسیاری از توسعه دهندگان تحصیل کرده امروزی، که در تأمین مالی ساخت ساختمانها شرکت دارند، به جای راه حلهای هزینه محور فوری، راه حلهای طراحی دوستدار محیط زیست و پایدار را تشویق میکنند. مثالهای عمده آن استفاده از طراحی سامانه غیرفعال خورشیدی، طراحیهای پشت بام سبز، استفاده از مواد زیست تخریب پذیر، و توجه بیشتر به مصرف انرژی ساختمانها میباشد. این جابجایی عمده در معماری باعث شده تا در دانشکدههای معماری به موضوع محیط زیست بیشتر پرداخته شود. شتاب زیادی در تعداد ساختمانهایی که به دنبال ساخت با معیارهای ساختمان سبز طراحی پایدار هستند، وجود دارد.
بهطور همزمان، جنبشهایی که در شهرگرایی جدید، معماری نمادین و معماری کلاسیک نوین اتفاق افتادهاست نگرش پایدار را از طریق رشد هوشمند، معماری بومی و طراحیهای سنتی تشویق میکند.
استادیوم ملی پکن
سیتی هال لندن، انگلستان

تالار تنریفه، جزایر قناری اسپانیا
در ادامه تعاریف مختلف معماری از دید معماران بزرگ جهان را می خوانیم:
ويليام موريس (William Morris)
معماري شامل تمام محيط فيزيکي است که زندگي بشري را احاطه ميکند و تا زماني که عضوي از اجتماع متمدن هستيم، نميتوانيم از معماري خارج شويم، زيرا معماري عبارت است از مجموعه تغييرات و تبديلات مثبتي که هماهنگ با احتياجات بشر روي سطح زمين ايجاد شده است و تنها صحراهاي دست نخورده از آن مستثني هستند.
جان راسکين (John Ruskin)
تعريف درست معماري بطوريکه آن را از يک مجسمه متمايز کند، عبارت است از هنر طراحي مجسمه براي يک مکان خاص و جانمايي آن در آنجا بر اساس مناسبترين اصول ساختمان.
اتين لويي بوله (Etienne-Louis Boullee)
معماري چيست؟ آيا من آن را همسو با ويتروويوس به عنوان هنر ساختمان تعريف خواهم کرد؟ نه. اين تعريف داراي يک اشکال اساسي است. انسان براي ساختن بايد از تصور خود استفاده کند. نياکان ما کاشانهشان را تنها پس از اينکه شکل آن را تصور ميکردند، ميساختند. اين فرآورده ذهني و خلاقيت هست که معماري را تشکيل ميدهد، اينک ما ميتوانيم آن را به عنوان هنر توليد هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعريف کنيم. بدين ترتيب هنر ساختمان تنها يک هنر ثانوي است که به نظر ميرسد براي ناميدن بخش علمي معماري مناسب باشد.
آدولف لوس (Adolf Loss)
زماني که ما با يک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو ميشويم که با استفاده از بيل به شکل يک هرم روي هم انباشته شده است، به فکر فرو ميرويم و چيزي در درون ما ميگويد: اينجا کسي دفن شده است. آن توده خاک معماري است.
لوکوربوزيه (Le Corbusier)
اينکه معماري در لحظهاي از خلاقيت بوجود ميآيد، يک حقيقت انکارناپذير است، زماني که ذهن درگير چگونگي تضمين استحکام يک ساختمان و نيز تأمين خواستههايي براي آسايش و راحتي است، براي رسيدن به هدفي متعاليتر از تأمين نيازهاي صرفاً کارکردي برانگيخته ميشود و آماده ميگردد تا تواناييهاي شاعرانهاي را به معرض نمايش گذارد که ما را برميانگيزانند و به ما لذت و سرور ميبخشند.
سرنيکولاس پوزنر (Sir Nikolaus Pevsner)
آلونک چتري دوچرخه يک ساختمان است و کليساي لينکلن (Lincoln Cathedral) نمونهاي از معماري ميباشد. تقريباً هر چيزي که فضا را به ميزان کافي براي انسان محصور ميکند تا آدمي به درون آن نقل مکان کند، يک ساختمان است. اصطلاح معماري تنها ساختمانهايي را در برميگيرد که با هدف برخورداري از جاذبه زيباييشناسانه طراحي شدهاند.
لويي کان (Louis Kahn)
معماري وجود خارجي ندارد. تنها اثر معماري است که وجود دارد. معماري در ذهن موجود است. شخصي که يک کار معماري انجام ميدهد، در حقيقت آن را به روح معماري عرضه ميکند . . . روحي که سبک نميشناسد، تکنيک نميشناسد، متد نميشناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمايش بگذارد. بدين ترتيب معماري تجسم واقعيات غير قابل سنجش ميباشد.
تعريف درست معماري بطوريکه آن را از يک مجسمه متمايز کند، عبارت است از هنر طراحي مجسمه براي يک مکان خاص و جانمايي آن در آنجا بر اساس مناسبترين اصول ساختمان.
اتين لويي بوله (Etienne-Louis Boullee)
معماري چيست؟ آيا من آن را همسو با ويتروويوس به عنوان هنر ساختمان تعريف خواهم کرد؟ نه. اين تعريف داراي يک اشکال اساسي است. انسان براي ساختن بايد از تصور خود استفاده کند. نياکان ما کاشانهشان را تنها پس از اينکه شکل آن را تصور ميکردند، ميساختند. اين فرآورده ذهني و خلاقيت هست که معماري را تشکيل ميدهد، اينک ما ميتوانيم آن را به عنوان هنر توليد هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعريف کنيم. بدين ترتيب هنر ساختمان تنها يک هنر ثانوي است که به نظر ميرسد براي ناميدن بخش علمي معماري مناسب باشد.
آدولف لوس (Adolf Loss)
زماني که ما با يک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو ميشويم که با استفاده از بيل به شکل يک هرم روي هم انباشته شده است، به فکر فرو ميرويم و چيزي در درون ما ميگويد: اينجا کسي دفن شده است. آن توده خاک معماري است.
لوکوربوزيه (Le Corbusier)
اينکه معماري در لحظهاي از خلاقيت بوجود ميآيد، يک حقيقت انکارناپذير است، زماني که ذهن درگير چگونگي تضمين استحکام يک ساختمان و نيز تأمين خواستههايي براي آسايش و راحتي است، براي رسيدن به هدفي متعاليتر از تأمين نيازهاي صرفاً کارکردي برانگيخته ميشود و آماده ميگردد تا تواناييهاي شاعرانهاي را به معرض نمايش گذارد که ما را برميانگيزانند و به ما لذت و سرور ميبخشند.
سرنيکولاس پوزنر (Sir Nikolaus Pevsner)
آلونک چتري دوچرخه يک ساختمان است و کليساي لينکلن (Lincoln Cathedral) نمونهاي از معماري ميباشد. تقريباً هر چيزي که فضا را به ميزان کافي براي انسان محصور ميکند تا آدمي به درون آن نقل مکان کند، يک ساختمان است. اصطلاح معماري تنها ساختمانهايي را در برميگيرد که با هدف برخورداري از جاذبه زيباييشناسانه طراحي شدهاند.
لويي کان (Louis Kahn)
معماري وجود خارجي ندارد. تنها اثر معماري است که وجود دارد. معماري در ذهن موجود است. شخصي که يک کار معماري انجام ميدهد، در حقيقت آن را به روح معماري عرضه ميکند . . . روحي که سبک نميشناسد، تکنيک نميشناسد، متد نميشناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمايش بگذارد. بدين ترتيب معماري تجسم واقعيات غير قابل سنجش ميباشد.
با مهندس ابزار به روز باشید!
[…] در طراحی معماری خود بافت اضافه […]
[…] توان گفت معماری ترکیبی از هنر و مهندسی است که از ایده، تفکر، هنر و […]